وقتی داشتم برایش آرزوی موفقیت می کردم، حس حال "لفتی" در فیلم "دانی براسکو" را داشتم، آن سکناس که انگشتر و ساعت و فندک ـش را در کشو می گذاشت، آنجا که می دانست همه چیز تمام شده.

پ.ن|
اگر فیم باز باشید می فهمید که آن سکناس یعنی درد، یعنی حناق، یعنی زار زار.

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها