به مشغله هایم که نگاه می‌کنم، آنقدر ها هم الکی نیستند که بگویم هزار تا کار بیخودی دارم، که وقت نمی‌کنم دستی به سر و گوش اینجا بکشم. گرفتاریم، و امیدوارم این دوندگی ها روزی به نتیجه برسد و دیگر آنکه از پیش به آن اشاره شده بود، سفر، خوب است! در رابطه با افسردگی مطالعه کردم و دیدم پوووف پسر، من آدم افسرده‌ای هستم! آن هم به شدت. خوشبختانه چندی‌ست با اکیپی آشنا شده ام که حس بدی نسبت به‌شان ندارم و خوشبختانه تر آنها هم همینطور، و همدیگر را پذیرفته ایم. با هم سفر رفته ایم، خوشگذرانده ایم و از یکدیگر چیز های جدید آموخته‌ایم. فقط گاهی تیکه پراکنی می‌کنند که انگاری این قضیه را همجا باشد! ولی به هر ترتیب خرداد گذشته را به دریاچه‌ی نئور رفتیم و به دنبال آن به سوباتان. حس و حال نوشتن واو به واو سفر نامه در من جاری نیست! لذا عکس هایی را برایتان در نظر گرفته ایم که +فیلم !

ادامه مطلب


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها